سلام
من قبلا اصلا اهل قضاوت و ناراحت شدن و .... نبودم
ولی این چند ماه که اوج وسواسم رو سپری کردم.به شدت روی حرف های خیلی کوچیک هم حساس شدم و میریزم به هم. اصلا این حالتم رو دوست نمیدارم
کلا در حال کلنجار رفتن با خودمم که این افکار ناخواسته رو بیرون کنم

. ناخواسته یه آدم دیگه شدم انگار که دوسش ندارم

می دونم که به تایید حرف تارا جان نباید این جوری باشه آدم. چون هیچ کس به جز خودش رنج نمیکشه. اون طرف مقابل یه حرفی میزنه و میره دنبال زندگیش و ما می مونیم و یه دنیای پر از فکرای پوچ و بی بهره و آزار دهنده.